دکتر محمدرضا نوروزی، چهره آشنای «آسمان شب»، دکتری باکتری شناسی دارد، اما به قول خودش «از سر اتفاق محض» حوالی سیزده، چهارده سالگی از کلاسهای نجوم رصدخانه زعفرانیه تهران سر در آورده و آن قدر شیفته آسمان با همه ستارهها، سیارهها و کهکشانهایش شده که هنوز بعد از 26 سال همچنان با شوق و ذوق از نجوم حرف میزند و یکی از دغدغههای اصلیاش در تمام این سالها، گسترش دانش نجوم آماتوری و ترویج علم در ایران بوده است.
به گزارش خبرنگار علمی ایسنا، نوروزی در دورههایی سرپرست رصدخانه کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان در زعفرانیه - به عنوان قدیمیترین یا به عبارتی نخستین مرکز آموزشی نجوم در ایران - بوده، البته آموزش نجوم را یک فعالیت فرهنگی میداند که به تحقق اهداف برنامههای مراکز کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان کمک میکند.
کانون اکنون در تهران دارای دو رصدخانه و در دماوند، کرج، زنجان و برخی از شهرهای دیگر نیز دارای رصدخانه و آسماننماست.
گویا شما از ابتدای تاسیس رصدخانه زعفرانیه جزو همراهان آن بودید، درست است؟
مرکز رصد و نجوم کانون پرورش فکری که خیلیها آن را به اسم رصدخانه آموزشی زعفرانیه میشناسند در سال 68 افتتاح شد و نخستین مرکز آموزش همگانی نجوم بود که در ایران افتتاح میشد. اتفاقا در آن زمان یکی، دو طرح مشابه دیگر از جمله آسماننمای پیروزی و مرکز زیستشناسی کانون هم شروع به کار کرد که در واقع طراحی، مدیریت و اهدافشان یکسان بود.
رصدخانه در یک سال اول فعالیتش آموزش مستقل و منظمی نداشت و بیشتر برنامههایی که در این مرکز اجرا میشد، شامل برنامههای نمایشی و رصد آسمان برای خانوادهها و ... بود ولی از سال 69 به بعد، دورههای آموزشی آماتوری در این مرکز شروع شد و من هم جزو اولین گروههایی بودم که در این مرکز با نجوم آشنا شدم و آموزش دیدم چون قبلا هم عضو کتابخانه شماره 16 کانون بودم.
برنامههای آموزشی از آن زمان تاکنون چه قدر فرق کرده است؟
اوایل که برنامههای آموزشی شروع شده بود، ردهبندی سنی کانونی خیلی مطرح نبود. خاطرم هست که آن موقع در کنار برنامههای آموزشی خود رصدخانه، یک سری دورههای مکاتبهای برای علاقهمندان در سراسر ایران اجرا میشد که ممکن بود در هر سن و سالی باشند ولی بعدها حوزه سنی برنامههای آموزشی رصدخانه زعفرانیه به ردهبندی سنی کانون محدود شد. البته در سالهای اولیه، آموزشها از دوره راهنمایی به بعد شروع میشد. در واقع اولین دورههای آموزش نجوم به کودکان (از دوم دبستان) را سالها بعد خود من در این مرکز راه انداختم و دیگر آن موقع سرپرست رصدخانه شده بودم. الان بسیاری از آن کودکان دیروز در نجوم آماتوری و هم حرفهای نقش مهمی دارند.
در پاسخ به سوالتان هم باید بگویم آن دورهای که من مخاطب آموزشهایی بودم که در رصدخانه زعفرانیه برگزار میشد، آموزش نجوم آماتوری در ایران تازه داشت شکل میگرفت و کتاب، مجله و منابع آموزشی به این شکل وجود نداشت و به همین دلیل آموزشها خیلی پایهای و مستقیم بود ولی به مرور با وجود اینترنت، کتابها و مجلههای فراوانی که در این حوزه منتشر شده، آموزشها خیلی سرعت گرفته و تخصصیتر شده چون دانش عمومی مخاطبانمان هم بالا میرفت. به همین دلیل در دورانی که من ریاست رصدخانه زعفرانیه را برعهده داشتم خیلی برای اجرای برنامههای مشارکتی تلاش کردیم. یعنی سعی میکردیم که بچهها بتوانند کارهای عملی انجام دهند و برنامههای مشارکتی با گروههای داخلی و خارجی داشته باشند و توانستیم تعداد زیاده پروژه بینالمللی را با همکاری مراکز خارج از ایران اجرا کنیم.
این برنامهها چه دستاوردهایی برای مرکز آموزش نجوم آماتوری کانون داشت؟
یکی از این پروژههای مشترک مربوط به ماهواره «استارشاین» بود که البته یک ماهواره نیست و نسخههای متعددی دارد. روی سطح این ماهواره پر از آینه کوچک است که تراش خاصی دارند تا بتوانند نور خورشید را بتابانند و از این ماهواره برای مطالعات جوی استفاده میشود. بر مبنای پروژه مشترک سازمان فضایی اروپا و ناسای آمریکا، تعدادی از آینههای این ماهواره را دانشآموزان سراسر دنیا میتراشیدند که پنج تا از آنها هم از سوی بچههای رصدخانه زعفرانیه تراشیده شده و سه تا از آنها روی ماهواره استارشاین 8 نصب شد.
یکی از کارهایی هم که همین دو، سه سال پیش انجام دادیم، در خصوص رصدخانه کپلر بود که کارش کشف سیارات فراخورشیدی است که آن زمان میخواست شروع به کار کند و دنبال جایی میگشت که پایلوت این کار را انجام دهند. ما با ارتباطاتی که داشتیم توانستیم این کار را با بچههای رصدخانه زعفرانیه انجام دهیم. در آن دوره سه تا از دخترانی که عضو رصدخانه بودند توانستند پروتوتایپهای سیارهای را کشف کنند که کار جذاب و ارزشمندی بود. در مجموع اگر اشتباه نکنم در رصدخانه هفت تا کار بینالمللی انجام شد که بعضیها مثل اندازهگیری قطر کره زمین - که هر سال نزدیک عید انجام میشود - کاملا آموزشی بود و بعضیها هم مثل پروژه کپلر یا استارشاین ماهیت پژوهشی داشت.
به نظر شما وجود رقیبان تازهای در حوزه آموزش نجوم آماتوری، چه تاثیری روی فعالیت مرکز نجوم کانون گذاشته و اساسا مهمترین کمبودی که در حال حاضر در این مرکز احساس میشود، چیست؟
شاید طی ۱۰ سال نخست فعالیتمان، منحصر به فرد بودیم و مراکز دیگر که میخواستند کار را شروع کنند کارشان به نوعی الگوبرداری از رصدخانه زعفرانیه بود و از ما راهنمایی و حتی در بعضی موارد امکانات میگرفتند.
چه امکاناتی؟
به هر حال کانون تولیدکننده آسماننمای رومیزی و تلسکوپهای کوچک نیوتونی و... بود و محصولات خوبی داشت از گردونه آسمان گرفته تا کتابهای آموزشی. کانون در آن زمان اولین تولید کننده نرمافزارهای نجومی چند رسانهای هم در ایران بود و به همین خاطر تقریبا همه مراکز آموزش نجوم آماتوری در ایران به نوعی وامدار مجموعه ما هستند. حتی اسلایدهایی که برای برنامه بازدید عمومی مدارس و خانوادهها استفاده میشد هم توسط کانون تولید شده بود و به مراکز دیگر ارسال میشد اما به مرور مراکز دیگری خارج از مجموعه کانون با امکانات و هزینه بسیار بالاتر به وجود آمدند مثل مرکز علوم و نجوم تهران در دزاشیب که از سوی شهرداری - نزدیک رصدخانه زعفرانیه افتتاح شد - یا مرکز آموزش نجوم ادیب در اصفهان که واقعا از نظر امکانات بسیار بالاتر از ما هستند.
واقعیت این است که رصدخانه زعفرانیه در حال حاضر از نظر امکانات فیزیکی به شدت ضعیف است اما از منظر نرمافزاری و طراحی برنامهها هنوز خیلی زنده است. چون ما دانشآموزان و دانشجویان بسیاری داریم که از سالهای گذشته با ما همکاری داشتند و میتوان گفت که در تهران تقریبا همه آدمهایی که در حوزه نجوم فعالیت میکنند به نوعی با رصدخانه زعفرانیه مرتبط هستند. من فکر میکنم آنچه که ضعف اصلی محسوب میشود و در سالهای اخیر، کانون را از پیشرو بودن دور کرده (جدا از شرایط عمومی جامعه و افزایش مراکز نجومی و برخی مشکلات مدیریتی) این است که در هشت، 9 سال گذشته، تولیدی در حوزهی بازی، سرگرمی و آموزشی در موضوع نجوم نداشته است.
تصور میکنید که چطور میشود این وضعیت را اصلاح کرد؟
یکی از کارهای مهمی که باید در این حوزه صورت گیرد کار کارشناسی خیلی دقیق روی مساله آموزش نجوم و سایر علوم از جمله زیستشناسی، رباتیک و... صورت گیرد. گاهی این کارشناسان بیرونی، کانون و اقتضاهای کار کانون را نمیشناسند و ذهنشان به این سمت میرود که قرار است این علم را در فضای کانون آموزش و ترویج دهید. در حالیکه واقعا این طور نیست. خود من بارها به همکاران کانونیام در رصدخانه زعفرانیه گفتهام که ما قرار نیست آموزشگاه نجوم باشیم، بلکه قرار است به بهانه نجوم آن فعالیتهای مهم کانونی را - که در 50 ساله گذشته سرلوحه کار این نهاد بوده - ترویج کنیم پس هدف ما نقاش ساختن یا منجم پروراندن نیست، بلکه اینها ابزار ما هستند تا به اهداف فعالیتهای کانون برسیم. برای ترویج علم نجوم در شهرهای مختلف باید فعالیتهای کانونی ترویج داده شود. نکته مهم دیگر این است که در حال حاضر برای گسترش فعالیتهای نجومی در شهرهای مختلف باید طراحی از قبل تعیین شدهای وجود داشته باشد. بنابراین اگر در این زمینه کتابخانههای استانداردی تعریف شود که وقتی کار شروع میشود مخاطبمان را بشناسیم، بدانیم به چه ابزارهایی نیاز داریم و سرفصلهای آموزشیمان چیست و... دقت در کار نیز بالا خواهد رفت.
برای آینده چه برنامهای دارید؟
تلاشمان این است که دوباره بچهها را جمع کنیم و به دوره اوجمان برگردیم. قرار است سال بعد برنامهریزی درسیمان را تازه کنیم. این کار هر چهار سال یکبار انجام میشود و همچنین امیدواریم که سال آینده روز نجوم را با قدرت بیشتری برگزار کنیم اما انتظار اصلیمان این است که با محوریت رصدخانه زعفرانیه، تحولی در زمینه آموزش نجوم در کانون ایجاد کنیم تا البته نه آموزش مستقیم، بلکه نجوم به عنوان یک امر فرهنگی در کتابخانههای کانون جدی گرفته شود.