یادداشتی از پوریا ناظمی http://pourianazemi.com/
سال گذشته تابستان که ایران بودم از مجموعه آسمان نمای گنبد مینا بازدید کردم. به همراه دوستان به تماشای نمایش آسمان نمای بزرگ پایتخت نشستم.
آنچه میدیدم شگفتزدهام کرد. ساختاری که از آن به یکی از بزرگترین و مجهزترین آسماننماهای کشور نامبرده میشد بهطور کامل تجهیز نبود و آنچه بود ناسازگار بود. نهتنها در این سیستم هیبرید بخشی از سامانه یا استار بال تهیه نشده بود که به دلیل عدم تنظیم نرمافزار و پرژکتورها، تصاویر دچار اغتشاش میشدند. ستارهها در کنارههای دیوارهها دوتایی دیده میشدند و کیفیت تصویر بهاندازهای پایین بود که مخاطب را ناراحت میکرد. فیلم سهبعدی نمایش – که البته من یکی از سه نسخه آن زمان را دیدیم – علاوه بر مشکل تصویر کم کیفیت و کمنور، خطای علمی در خود داشت. من همان زمان یادداشتی به نام نگاهی به آسمان نمای گنبد مینا؛ کردید و نکردید نوشتم و در آن به تفصیل این ایرادها را بیان کردم. یکی از افرادی که مسئولیتی در این مجموعه دارند پاسخی بر آن نقد نوشتند که البته عمده آن توضیح کاستیها بود.
امیدوار بودم این بار که به تهران سفر میکنم شاهد بهبود عملکرد مجموعه باشم. نه اینکه نقد من تأثیری داشته است که بههرحال هر کار نویی با افتوخیز همراه است و مدیران اگر دلسوز باشند و بدانند که چه میکنند به گذشت ایام کارها به رونق میافتد.
تا اینکه دیروز در ویژهنامهای که خبرگزاری سینا به مناسبت روز نجوم تهیهکرده است مصاحبه دوست قدیمیام فرانک فراهانی جم را خواندم با مدیر این مجموعه: سرکار خانم فاطمه فردین راد.
این گفتگو را در اینجا میتوانید بخوانید و توصیه میکنم فرصت کنید و بخوانید تا بدانید چرا من هم پس از خواندن آن امیدی بر این مجموعه ندارم.
اما این باعث نمیشود که طلبکار شهرم نباشم. همانطور که در آن نقد نوشتهام شهروندان تهران از بسیاری از نعمتهای خود بهاجبار یا اختیار دستکوتاه کردهاند و در عوض حقدارند از جانشینهایی با بهترین کیفیت استفاده کنند و مطالبه کار درستی که با چنان هزینهای – احتمالا از بودجه شهرداری که متعلق به مردم است – انجامشده است، نهتنها اختیار و حق که وظیفه هرکسی است که تهران را دوست میدارد.
من سعی میکنم از تکرار آنچه در نوشته قبل آوردم، ازجمله آن ۵ تلویزیون معروف، روایت ایشان از اسطرلاب، یا پدر سازی از ابزاری به نام پیل اشکانی و تبدیل آن بهپیش گام باتریهای امروزی بگذرم.
(اینکه این کوزه، پیشگام دستگاههای شوک الکتریکی است که برای احیای بیماران قلبی استفاده میشود را کجای دل دردمندمان بگذاریم؟)
در جای دیگر ایشان میفرمایند توانستهاند اکوسیستم لوت را در محیطی به طول ۱۷ متر (نمیدانم منظور مساحت ۱۷ مترمربع است یا طول ۱۷ متر و عرض مجهول) شبیهسازی کنند تا شهابسنگ معروفی را در آن به نمایش بگذارند و در ادامه میگویند:
«اکوسیستم کویر لوت در فضایی ۱۷ متری بازسازیشده است و همه قسمتهای کویر از گندم بریان تا کلوتها در این بخش دیده میشود. افرادی که در حوزه آبوخاک فعالیت میکنند میتوانند برای انجام مطالعات خود از این امکانات بهره گیرند.»
جدی؟ اگر منظور از افرادی که در حوزه آبوخاک فعالیت میکنند کودکانی باشند که با ترکیب آبوخاک، گِل بازی میکنند، شاید این محوطه کارآمد باشد اما اگر منظور پژوهشگران جدی و بیابان شناس است که به نظر میآید مدیر این مجموعه با این پژوهشگران و ما مخاطبان شوخی کردهاند.
ادعای بعدی و افتخار بعدی از آنهم دردناکتر است.
«یکی از دیگر بخشهای این مجموعه نمودار HR است که از تولد تا مرگ یک ستاره را نشان میدهد. به جرأت میتوان گفت این نمودار بزرگترین نمودار HR است.»
در اینکه گفتن چنین حرفی جرات بالایی میخواهد شکی نیست اما این جرات ناشی از ناآگاهی است. کاش خانم مدیر در یکی از این سالها از یکی از کارشناسان مجموعه میخواست نمودار HR را برای او تعریف کند و دقیقاً مشخص کنند که این بزرگترین بر اساس چه مبنایی است. آیا به این معنی است که این نمودار را بر اساس تصویر کردن بیشترین ستارههای ممکن روی نمودار به دست آوردهاید؟ دادههای این ستارهها را از کجا آوردهاید؟ یا اینکه منظورتان این است که پوستر یا نمونه نمایشی بزرگی از آن را پرینت یا تهیهکردهاید؟ باور کنید مهم بودن یک موضع همیشه بهاندازه آن نیست.
خانم مدیر در ادامه درباره استانداردهای نمایش درون گنبد گفتهاند:
«داخل پلانتاریوم از چهار پروژکتور استفاده میشود که باهم تلفیق میشود. تصاویر دوبعدی و سهبعدی روی یک دوم به قطر ۱۸ متر به نمایش درمیآید. ازآنجاکه سیستم نمایش ما دیجیتال است میتوانیم تصاویری از ماکرو تا میکرو را به نمایش درآوریم. بهعبارتدیگر علاوه بر امکان نمایش فیلمهای حجیم نجومی امکان نمایش فیلمهای سلولی و بین سلولی نیز وجود دارد. یکی از ویژگیهای مهم دستگاههای نمایش دیجیتالی همین است.»
این بار کار از شوخی گذشته است. ما را احمق فرض میکنند؛ یعنی چه که چون سیستم نمایش دیجیتال است امکان نمایش ماکرو تا میکرو دارید؟ یعنی چه که به دلیل سیستم نمایش میتوانید از سلول تا ستارهها را نشان دهید؟ واقعاً فکر میکنید نوع پرژکتور ربطی به محتوای نمایشدهنده دارد؟ ویژگی دستگاه دیجیتال این است که میتواند فیلم ستارهها و فیلم سلولی نشان دهد؟ خبر ندارید که همین پرژکتورها چه فیلمهای دیگری هم میتواند به شما نشان دهند، اگر فایل مربوط به آن را در کامپیوتر پخش کننده بگذارید. شما رهگذری نیستید که در شرایط عدم تعادل فکری سؤالی بیربط از او پرسیده شده باشد شما مدیر این مجموعه هستید. شما اگر نمیدانید چه میگویید جای اشتباهی نشستهاید.
وقتی فرانک عزیز از ایشان درباره نقدی درباره عدم وجود استار بال در مجموعه میپرسند ایشان با اعتمادبهنفسی که قاعدتاً باید حاصل از جهالت باشد میگویند. این انتقاد نیست. پس دقیقاً چیست؟ شوخی است؟
در ادامه به تکرار سخنان خود میپردازند و میگویند:
«این انتقاد نیست. اگر درباره استفاده از استاربال در پلانتاریومهای دنیا تحقیق کنید متوجه میشوید که در همه دنیا در کنار استاربال از سیستمهای دیجیتال هم استفاده میشود. سیستمهای دیجیتال فیلمهای دوبعدی و سهبعدی در ابعاد ماکرو و میکرو نمایش میدهد و میتوانیم به کمک آن بافت میان سلولی را هم مشاهده کنیم. البته قرار است با حمایت شهرداری تهران بهزودی استاربال هم به این مجموعه اضافه شود. اینطور نیست که برنامهای برای خرید استاربال نداشته باشیم. امیدواریم بهزودی شاهد این اتفاق خوب باشیم و استاربال به مجموعه ما اضافه شود. به جرأت میتوان گفت ازنظر سیستم نمایش تصاویر، گنبد مینا یکی از ۹ کشور برتر دنیا است.»
اولاً در همه دنیا از استار بال در کنار سیستم دیجیتال استفاده نمیشود. برخی جاها از سیستمهای دیجیتال استفاده میشود، برخی دیگر تنها از استار بال استفاده میکنند و برخی از سیستمها مانند آنچه شما برای مجموعه طراحی کردید بر مبنای سیستمی هایبرید یا دوگانه است. اگر باور ندارید به سکو و محل پیشبینیشده برای قرار گرفتن استار بال در میانه سالن گنبد نگاه کنید. شما حتی این استار بال را در انیمیشن تبلیغی مجموعه که در ابتدای نمایشهای خود نشان میدهید هم گنجاندهاید چون بخشی از سیستم شما بوده است.
تنها مشکل شما اما این نیست. مسئله این است که به هر دلیلی نرمافزار و پرژکتور های شما سازگاری ندارد نرمافزاری استفاده میکنید یا به دلیل عدم آموزش لازم یا هر چیز دیگری که نمیدانم، کالیبره نشده است و برای همین غیر از فضای محدودی که دقیقاً روبه روی جفت پرژکتورها روی گنبد قرار دارد در بقیه بخشها ستارههایی که نمایش میدهید دوتایی است.
بار دیگر ایشان به جرات آسمان نمای تهران را در رده ۹ آسمان نمای برتر جهان جا دادهاند. معیار برتری اتان کدام است؟ در کدام فهرست؟ در کدام نظرسنجی؟ بر اساس چه معیاری؟ چرا ما هرچه میگردیم در هیچ فهرستی از آسماننماهای برتر جهان خبری از آسمان نمای شما نیست؟ البته که جرات میخواهد سازهای ناقص را در رده ۹ آسمان نمای جهان جای داد. حتماً در جلسات رسمی هم به مدیران بالادستی با همین جرات از جایگاه آسمان نمای تهران دفاع میکنید.
در ادامه کم بودن کیفیت نمایش را بر عهده مخاطب میگذارند و میگویند:
«شاید مردم از بررسی مقایسهای به این نتیجه برسند که کیفیت تصاویر خوب نیست. متأسفانه مردم سیستم نمایش ما را با تلویزیونهای خانگی مقایسه میکنند که درنهایت ۴۰، ۵۰ یا ۶۰ اینچ است. ما در آسمان نمای گنبد مینا یک دوم به قطر ۱۸ متر داریم که اگر این عدد را به اینچ تبدیل کنیم معادل ۷۰۰ اینچ خواهد بود؛ بنابراین اینطور نیست که کیفیت نمایش تصاویر بد باشد؛ اما حقیقت این است که این ابعاد با تلویزیونهای خانگی متفاوت است. پروژکتورها، لامپها، سیستم سختافزاری و نرمافزاری، کامپیوتر و تلویزیون در دسترس همه هست اما این سیستم ازنظر پیچیدگی و ساختاری متفاوت است و هیچکس نمیتواند این سیستم را روشن کند و از آن استفاده کند. افرادی که با این سیستم کار میکنند دورههای خاصی را میگذرانند.»
بله. باید هم تقصیر کیفیت را بر گردن مخاطب بیندازید؛ و البته که مخاطبان شما هم حق دارند، وقتی به این سخنان فکر میکنند از قیاستان به خنده بیفتند.
شما حتما بهعنوان مدیر این مجموعه بازدیدهای زیادی از آسماننماهای جهان داشتهاید؛ و حتماً آسماننماهایی که از ابزارهای مشابه استفاده میکنند را دیدهاید. باور بفرمایید دنیای امروز کوچکشده است. بخشی از مردم مخاطب شما هم این فرصت را داشتهاند که سری به دیگر آسماننماهای جهان بزنند و دیدهاند که تصاویر و کیفیت آسماننما حتی در بین آسماننماهایی که در فهرست ۱۰ گزینه برتر هم نیستند چقدر شفاف و واضح است. دوباره تکرار میکنم همیشه اندازه مهم نیست. این پرژکتورها و آن سیستم دوگانه که شما سفارش دادهاید برای همین گنبد طراحیشده است و اگر از آن درست استفاده کنید تصاویرش نفس بینندگانش را در سینه حبس خواهد کرد.
در بخشی دیگر از این گفتگو مدیر آسمان نمای شهر ما به خبرنگار میگوید:
«برنامه با عنوان «آسمان در این شب» در نظر گرفتهشده است. اگر تلاش کنید ماه و ستارهها و سیارهها را در آسمان شهری مانند تهران نظاره کنید بدون تردید باوجود آلودگی نوری در کلانشهرها موفق نمیشوید چیز زیادی در آسمان ببینید؛ اما ما در این برنامه این آسمان را شبیهسازی کردهایم. در این برنامه کارشناسان نجوم به شما کمک میکنند با آسمان بیشتر آشنا شوید. این یک فرصت کمنظیر یا بینظیر است.»
ما میمانیم که چه باید بگوییم با شنیدن این سخنان خواستم بگویم تعجب کنیم از اینکه مدیر آسماننما گمان میکند که در آسمان تهران ماه و سیارهها دیده نمیشوند، دیدم تعجبی ندارد؛ اما توضیح ادامه ایشان دردناک است. ایشان لطف کردهاند و در برنامه ویژهای آسمان شهر تهران را برای مخاطبان شبیهسازی کردهاند. دستمریزاد. آفرین؛ اما مگر وظیفه آسماننما غیر از شبیهسازی آسمان و معمولا با شروع از آسمان شهری که آسماننما در آن قرارگرفته است، چیز دیگری است؟ مگر نه اینکه اسم آسماننما یعنی نمایشگر آسمان؟ اگر قرار بود آسمان بالای سرمان را شبیهسازی نکنید مجموعه تحت مدیریت شما قرار بود چهکار دیگری انجام دهد؟
در ادامه در جایی میگویند: «خوشبختانه توانستهایم این پلانتاریوم را در IPS بهعنوان یکی از پلانتاریومهای دنیا ثبت کنیم و اکنون جزء IPS آمریکا هم هستیم.»
بار دیگر خسته نباشید اما باور کنید روزگاری که مخاطبان شما از دیدن حروف اختصاری انگلیسی در کنار هم شگفتزده و مبهوت میشدند گذشته است. IPS سازمانی جهانی به نام انجمن جهانی آسماننماهااست. در تصویر زیر شرایط عضویت در آن را میتوانید ببینید و حق اشتراک افراد حقیقی، شرکتها و مجموعههای حقوقی برای دوره یکساله را نیز میتوانید مشاهده کنید.
در فایل پی دی اف بانک آسمان نماهای جهان در این انجمن آسمان نمای گنبد مینا در کنار سایر آسمان نماهای ایران از جمله آسمان نمای افتتاح نشده نیشابور قرار دارد. همچنین در یکی از لینک های زیر مجموعه این صفحه بانک اینتراکتیو آسمان نماهای جهان که توسط APLF یا انجمن آسمان نماهای فرانسه زبان است نیز قابل دسترسی است و در این نقشه فعال می توانید نام ایران را جستجو کنید.
در این فهرست هم همچون بانک اطلاعاتی IPS غیر از آسمان نمای گنبد مینا، آسماننماهای تبریز، سازمان نقشهبرداری تهران، اصفهان و مشهد هم ثبت شده اند؛ اما میدانید نکته جذاب درباره آسمان نمای گنبد مینا در هر دوی این فهرست ها چیست؟
ایمیل و راه تماس ثبتشده در آن ها آدرس و نشانی planetarium@ziggurat.co است. زیگورات شرکتی که در وب سایتش خود را شرکت مشاوره آلمانی با تخصص بر بازار خاورمیانه برای ارائه خدمات به سرمایهگذارها در ایران معرفی میکند.
چرا اگر من از طریق بانک داده آسمان نماها بخواهم با آسمان نمای پایتخت ایران تماس بگیریم باید از دل شرکت مشاورهای در آلمان عبور کنم؟ (خدا کند بابت این عضو شدن هزینهای اضافی به شرکت واسطه نداده باشید.)
این داستان دردناکی است. شهری مانند تهران نیازمند آسماننما و سایر مراکز علمی و ترویجی است و ما فرصتی برای از دست دادن نداریم. ما به ترویج علم نیاز داریم. ما به توسعه علمی نیاز داریم ما به مراکز ترویج گر نیاز داریم. این مراکز اگر کار خود را درست انجام دهند میتوانند به معنی واقعی کلمه بر آینده ایران تأثیر بگذارند. به همان اندازه اما چنین فعالیتهایی اگر بد اجرا شوند میتواند نسلی را از علم فراری دهند یا به دامان شبهعلم و خرافه بیندازند و دلزده از علم و فناوری کنند.
من هیچ شناختی از خانم فردین راد ندارم؛ اما آنچه شما در این گفتگو گفتهاید و آنچه لابد حاصل نوع نگاه شما به این ابزار مهم ترویجی است خبر از آن دارد که در جای اشتباهی نشستهاید.
جمله معروفی است که اگر آنجا که باید باشی نباشی، فرقی ندارد که به نماز ایستاده یا به شراب نشسته باشی. این جمله روایت معکوسی هم دارد اگر آنجا که نباید، باشی، بازهم فرقی میان خدمت و خیانت نیست.
یا نگاه خود را اصلاح کنید و بیاموزید و درست عمل کنید یا جای را برای افرادی خالی کنید که توانایی و شایستگی و آگاهی دارند.
و سوال من از نهادهای ترویج علم و نجوم کشور است. از انجمن ترویج علم، از انجمن نجوم ایران، رسانههای نجومی و ترویج علم و هرکسی که ادعای دغدغه ترویجی دارد که چرا در برابر چنین سخنان و چنین رفتارهایی سکوت میکنند؟ چرا به مدیران شهرداری تذکر نمیدهند که در چنین انتصابی اشتباه کردهاند؟
از یاد نبریم اگر کاری از دست ما برای اصلاح اشتباهی بربیاید و سکوت کنیم، ما هم به همان اندازه در وقوع و رخ داد و نتایج تلخ آن شریکیم.
شهر ما لیاقت بیش از این دارد.