ایده وی این است که بیگانگان ممکن است از فوتونهای درهمتنیده از ستارگان مختلف برای ارسال پیامهایی استفاده کنند که به نظر میرسد به صورت تصادفی به ما تماشاگران چشمک میزنند. در حالی که این یک حدس و گمان محض است، اما از نظر فیزیک و از نظر فنی قابل تصور است.
"رودولف" میگوید، انکسار و پراش فوتونها درهمتنیدگی بسیار مفیدی را توزیع میکند. درهمتنیدگی کوانتومی زمانی اتفاق میافتد که دو یا چند ذره به شکل خاصی به هم متصل میشوند و هر چقدر هم که با هم فاصله داشته باشند، رفتار مشابهی دارند و مشاهدات و بررسی یکی از ذرات درهمتنیده میتواند به طور خودکار اطلاعات مربوط به ذرات درهمتنیده دیگر را نیز فاش کند و هر اقدامی که روی یکی از این ذرات انجام شود، همیشه بر بقیه ذرات درهمتنیده نیز تأثیر میگذارد.
گیرندههای حالتهای انتشار -نحوه انتقال سیگنالهای رادیویی از آنتن ارسال کننده به آنتن دریافت کننده- ممکن است محاسبات کوانتومی توزیع شده را فقط با استفاده از نور خطی و شمارش فوتون انجام دهند. در حالی که محاسبه توزیع شده نیاز به ارتباط سنتی بین گیرندهها دارد، درست مانند محاسبات استاندارد مبتنی بر اندازه گیری، این ارتباط بر اساس نتایج کاملاً تصادفی است و بنابراین ممکن است با نویز اشتباه گرفته شود.
نظریه "رودولف" بر این ایده استوار است که یک تمدن محتاط میتواند پراکندگی درهمتنیدگی فوتونی خود را با استفاده از نور حرارتی ستارگان مختلف پنهان کند.
فهمیدن این موضوع مستلزم دانستن تعداد فوتونها در حالتهایی است که آنها برای بکارگیری انتخاب کردهاند، همچنین مستلزم انجام اندازه گیری کوانتومی بدون تخریب تعداد فوتون است.
ارتباط بیگانگان با استفاده از سیستمهای ستارهای مستلزم فیزیک پیچیدهای است که درک آن دشوار است، اما با مطالعه مقاله "رودولف" میتوان با این نظریه بیشتر آشنا شد.
اگر نظریه "رودولف" دقیق و درست باشد، تمدن پیشرفتهای که راه شیری را تحت استعمار خود قرار داده و از طریق ستارگان ارتباط برقرار میکند، میتواند توضیح دهد که چرا هیچ شواهدی از حیات فرازمینی تاکنون کشف نشده است.